صفحه قبل 1 صفحه بعد

تـمـام مـعـلوم هـا و مجـهـول هایـم را

بـه زحمـت کـنـار هـم مـی چـیـنم

فـرمـول وار ؛

مـرتـب و بـی نـقـص …

و تــو

بـا یـک اشـاره

هـمـه چـیـز را

در هـم می ریــزی …

[ یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:, ] [ 17:38 ] [ غزل ] [ ]

صفحه قبل 1 صفحه بعد

تو می روی...

تو می روی ولی غمت مرا رها نمی کند
در ازدحام بی کسی دلم چه ها نمی کند

تو می روی دلی دگر برای من ننمی تپد
نه! این هجوم درد را کسی دوا نمیکند

برای لحن ساده ات دلم چه تنگ می شود
پس از تو غیر غم، کسی مرا صدا نمی کند

تمام آرزوی من تو بوده ای و بعد تو
به جز برای شادیت دلم دعا نمی کند

تمام لحظه های من شب است و موج یاد تو
خدا کند سحر شود ولی خدا نمی کند...

25 دیماه 91

[ سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, ] [ 14:0 ] [ غزل ] [ ]

صفحه قبل 1 صفحه بعد

...

ننه اینکه دردی نیست...

نه...

دیگر گلویی نمانده برای فریاد...

 

 

 

[ یک شنبه 24 دی 1391برچسب:, ] [ 17:41 ] [ غزل ] [ ]

صفحه قبل 1 صفحه بعد

نیامده ام که بمانم

نیامده ام که بمانم... 


وقتی زندگی یعنی


همین گذاشتن ها


و رفتن ها..


وقتی باید گذشت


از تمام دلبستگی ها


و باید دل برید از خوشی


برای رسیدن به خوبی...

[ جمعه 22 دی 1391برچسب:, ] [ 19:47 ] [ غزل ] [ ]

صفحه قبل 1 صفحه بعد

تنهایی

از تنهایی گریزی نیست ،

 

بگذار آغوشم برای همیشه یخ بزند،

 

نمیخواهم کسی شال گردن اضافی اش را

 

دور گردن آدم برفی احساس من بیاندازد !



[ جمعه 22 دی 1391برچسب:, ] [ 19:40 ] [ غزل ] [ ]